- ديشب فيلم افغاني - ايراني اسامه را ديدم. مدتها بود که چنين حالي نشده بودم که هنگام تماشا کردن فیلم عواطفم به این حد دستخوش غلیان شود. اسامه داستان دختر بچه ای است که از ترس طالبان و برای کمک به خانواده لباس پسرانه می پوشد و سر کار می رود و نهایتا از مکتب پسرانه سر درمی آورد و بعد ماجراهای وحشتناکی که می تواند برای یک دختر بچه ۱۰-۱۲ ساله روی دهد تا هویت وی را آشکار کند. فیلم های تکان دهنده زیاد می شود دید اما داستان این فیلم فکر می کنم برای ما تکان دهنده تر باشد زیرا نه تنها در همسایگی نزدیک ما و در چند سال گذشته روی داده بلکه داستانی است که به ياد ما مي آورد که خطر خفته چنين تحجري در لایه های زیرین و ناپیدای جامعه ما نیز هنوزوجود دارد . در جامعه ما هنوز افرادی هستند که افکاري نزديک به طالبان دارند ؛ و در پی حذف زنان از بسیاری از حوزه ها و تحمیل محدودیت بسیار به آنها هستند و هنوز فراوانند مردان مسنی که به خود حق مي دهند که با دختر بچه اي هم بستر شوند بی آنکه به اصطلاح الزاما پدوفیل باشند. هر چند که این مسئله مخصوص جامعه ما نیست اما جنبه وحشتناکش زمانی است که ممکن است در کشورهایی نظیر کشور ما و افغانستان از این قبیل قوانین حمایت کنند. برای همین است که فیلم اسامه برای من پتانسیل های پنهان و ترسناک جامعه ای را به یاد آورد که زیر چند لایه زیبای جامعه مدنی و دموکراسی پنهان شده. در گذار زمان این جنبه ها ممکن است تغییر شکل پیدا کنند اما هنوز در لایه های زیرین فرهنگی ما وجود دارند. به هر حال برای من این فیلم یکی از ترسناک ترین فیلم هایی بود که در این اواخر دیده بودم. هر کسی ترسهایی دارد
No comments:
Post a Comment